سفارش تبلیغ
صبا ویژن



دلشدگان






درباره نویسنده
دلشدگان
شائق
رسم دلشدگی
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
آذر 1387


موسیقی وبلاگ


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
دلشدگان

آمار بازدید
بازدید کل :2729
بازدید امروز : 0
 RSS 

برای پوییدن ره عشق باید از هر گذری که راه را نزدیک تر می کند استفاده کرد و همه چیز و همه راهها را راه وصول به او دانست آنچنانکه سید هاشم حداد میفرماید :

در هر حال با خدا معامله کن. به این معنی که معامله با خلق خدا، معامله با خدا است. باید متوجه بود که عیال و اولاد و همسایه و شریک و مأمومین مسجد همه مظاهر اویند.
اگر با مردم یا با فرزندان خود دعوا می کنی ظاهری و غیر واقعی بکن که نه خودت اذیت شوی و نه به آنها صدمه ای برسد. اگر جدی دعوا کنی، برای طرفین صدمه دارد. عصبانی جدی هم برای تو ضرر دارد و هم برای طرف.
تو که از دست مردم فرار می کنی برای آن است که اذیت آنها به تو نرسد، یا اذیت تو به آنها نرسد. صورت دوم خوب است نه صورت اول و صورتی بهتر نیز هست و آن اینکه خود و دیگران را نبینی.



نویسنده » شائق . ساعت 9:0 صبح روز پنج شنبه 87 بهمن 17


از عشق تو من بلند قد می‌گردم 

وز شوق تو من یکی به صد می‌گردم

گویند مرا بگِرد او می‌گردی ؟

ای بیخبران بگِرد خود میگردم



نویسنده » شائق . ساعت 7:46 صبح روز پنج شنبه 87 دی 12


تجلی عشق زمانی است که عاشق از میان برخاسته باشد و برای خود وقعی قائل نباشد چنانکه زمانی که رابعه عدویه در بستر بیماری بود حسن بصری و شقیق بلخی و مالک دینار برای عیادت از وی رفتند .

 حسن بصری گفت : بنده در دعوی خویش صادق نیست اگر صبر بر ضرب مولایش نکند ! رابعه گفت از این سخن بوی منیت آید .

شقیق بلخی گفت : بنده در دعوی خویش صادق نیست اگراز ضرب مولا تشکر ننماید ! رابعه گفت در این نیز بوی منیت آید .

مالک دینار گفت : بنده در دعوی خویش صادق نیست اگراز ضرب مولا لذت نبرد ! رابعه گفت : از این به باید گفت .

گفتند : تو بگوی .

گفت : بنده در دعوی خویش صادق نیست اگر در لحظه مشاهده مولا ضرب را فراموش ننماید



نویسنده » شائق . ساعت 1:43 عصر روز دوشنبه 87 دی 9


از یحیی بن معاذ پرسیدند محبت را نشان چیست ؟

گفت : آنکه به نکویی زیادت نشود ، و به جفا نقصان نگیرد ...!!!!!

 



نویسنده » شائق . ساعت 5:10 عصر روز چهارشنبه 87 دی 4


یا من لیس فی قلبی سواه

یکی از بارزترین صفات انسان عاشق غیرت نسبت به معشوق است و توانایی نظاره بر خلوت بین معشوق و غیر را ندارد لذا همیشه دل نگران است چنانکه لسان الغیب می فرماید :

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

می نخور با همه کس تا نخورم خون جگر

سر مکش تا به فلک سر نکشد  فریادم

شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه

شور شیرین منما تا نکنی  فرهادم

رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس

تابه خاک در عاصف نرسدفریادم

حافظ از جور تو حاشا  که بگرداند روی

من از آن روز که در بند توام آزادم

زلف را حلقه نکن تا نکنی در بندم

طره را تاب مده تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی نا شادم

رخ بر افروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد برافراز که از سرو کنی آزادم

شمع هر جمع مشو ورنه بسوزی ما را

یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

 



نویسنده » شائق . ساعت 10:34 عصر روز یکشنبه 87 دی 1